- تکه تکه
قطعه قطعه، پاره پاره
معنی تکه تکه - جستجوی لغت در جدول جو
- تکه تکه (تِکْ کَ / کِ تِکْ کِ / کَ)
پاره پاره و لقمه لقمه. (ناظم الاطباء). قطعه قطعه. بریده بریده
- تکه تکه
قطعه قطعه پاره پاره
- تکه تکه
قطعه قطعه، پاره پاره
- تکه تکه
جزء جزء، قسمت قسمت، قطعه قطعه، بریده بریده، پاره پاره
- تکه تکه
قطعة قطعةٍ
- تکه تکه
Fragmented
- تکه تکه
fragmenté
- تکه تکه
از اصوات
- تکه تکه
支离破碎的
- تکه تکه
ٹکڑے ٹکڑے
- تکه تکه
фрагментированный
- تکه تکه
zersplittert
- تکه تکه
фрагментований
- تکه تکه
vipande
- تکه تکه
খণ্ডিত
- تکه تکه
fragmentado
- تکه تکه
parçalanmış
- تکه تکه
조각난
- تکه تکه
断片の
- تکه تکه
fragmentowany
- تکه تکه
खंडित
- تکه تکه
terpecah
- تکه تکه
เป็นชิ้น
- تکه تکه
gefragmenteerd
- تکه تکه
fragmentado
- تکه تکه
frammentato
- تکه تکه
מפורק
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حشره ای افریقایی شبیه مگس که ناقل تریپانوزوم افریقایی است و با نیش زدن به انسان و بعضی جانوران آن ها را به بیماری خواب مبتلا می کند
((تِ لِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
سیستمی که اطلاعات مورد نیاز روزانه را از قبیل اجناس و ساعت پرواز هواپیما و اخبار مهم سیاسی به صورت نوشته روی صفحه تلویزیون ظاهر کند، پیام نما (واژه فرهنگستان)
تکه پاره ی پارچه که مورد استفاده ی جانبی قرار گیرد